وی تحصیلاتش را در قطر به اتمام رسانده است. از شش سالگی به مدرسه رفته و در هشت سالگی شروع به حفظ قرآن کرده و توانسته نیمی از قرآن را از بر کند. ادامه مطلب... کلمات کلیدی: این اهداف هستند که به زندگی انسان جهت می دهند و اون رو واسه رسیدن به یه مقصد رویایی به تلاش وادار می کنند ... من خیلی خوشحالم که یکی از انسان های هدف مند این کره خاکی شدم ... پیش به سوی اهداف ! آستین ها بالا و چشم ها باز ... ما داریم میاییم ...! کلمات کلیدی: عکس در لحظه کلاهبرداری (؟!؟) از یک همکلاسی گرفته شده است !
کلمات کلیدی: این روزا ارتباط ما با شما تصویریه ! کلمات کلیدی: وبلاگ مورد نظر به دلیل عدم صحت نام نویسنده به درخواست خوانندگان وبلاگ توسط سیستم پارسی بلاگ مسدود شد! کلمات کلیدی: :: کلیپ تصویری نوحه ” نزار القطری ” (انا مظلوم حسین)چندی است نوحه ای که به دو زبان عربی و فارسی از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می گردد دارای طرفداران زیادی شده . اجرای این نوحه در تاریخ ?? دی ماه ???? در کربلای معلا توسط «نزار القطری» انجام شده که شبکه سوم سیما بعد از اخبار شبانگاهی ?? دی ماه، برای اولین بار آن را پخش کرد و بسیار مورد توجه قرار گرفت. دانلود در ادامه مطالب کلمات کلیدی: چند روزیست که می سوزد ... تب و لرز امانش نمی دهد ... امید ها همه به یاس منتهی شده بود ... ولی او همچنان مبارزه می کرد ... هیچ گاه تسلیم نمی شد ... استوار بود و از قوای جسمی و بدنی و لطف پروردگار مدد می جست ... اطبای خوابگاه همه وی را جواب کرده بودند ... طبق پیش بینی ها او آخرین نفس ها را می کشید و در برخی سخنان محافظه کارانه و خوشبینانه وی حد اکثر تا نیم ساعت دیگر زنده می ماند! اما او همه معادلات دشمن را به هم زده بود و از مقاومت دست بر نمی داشت... سربازان درونی وی گرچه کوچک بودند اما همه یک صدا خروش بر می آوردند که : فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه ! او همچنان می جنگد و در برابر حملات بیگانگان ایستاده است ! گرچه کلاس ها را مجبور شد دودره کند !!! اما می جنگد با دشمنی به نام استرپتوکوکوس نمونیا (عامل بیماری گلو درد ) الهم اشفع کل مریض و اقتل کل سالم لا یدرک حال الاخرین !!! آمین یا رب العالمین !!! کلمات کلیدی: حامی حوزة اسلام سید اجل میر حامد حسین طاب ثراه در عبقات از معاهده التنصیص نقل کرده که محمد بن سهل صاحب کمیت گفت که من و کمیت داخل شدیم بر حضرت صادق علیه السلام در ایام تشریق کمیت گفت فدایت شوم اذن میدهی که در محضر شما چند شعر بخوانم فرمود این ایام عظیم و محترم است، کنایت از آنکه شایسته نیست در ایام شریفه خواندن شعر. عرضه داشت که این اشعار در حق شما است فرمود بخوان و حضرت فرستاد بعض اهلبیتش را حاضر کردند که آنها هم استماع کنند، پس کمیت اشعار خویش بخواند و حاضرین گریه بسیار کردند تا به این شعر رسید: یَصیبَ بِهِ الرّامُونَ عَنْ قَوْسِ غَیْرِهِم فَیا اخِراً اَسْدی لَهُ الْغَیَّ اَوَّلَهُ حضرت دستهای خود را بلند کرد و گفت:اَلّلّهُمَّ اْغفِرْ لِلْکُمَیْتِ ماقَدًَّمَ وَ ما اَخًَّرَ وَ ما اَسَرَّ وَ ما اَعْلَنَ وَ اَعْطِهِ حَتّی یَرْضی.کلمات کلیدی: |