خرید ساعت مچی

|

صفحات پاپ آپ popup window

در بیان ثواب بکاء و گفتن و خواندن مرثیه و اقامه مجلس عزاء برای آ - عاشوراییان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تلخى این جهان شیرینى آن جهان است و شیرینى این جهان تلخى آن جهان . [نهج البلاغه]
عاشوراییان
 
در بیان ثواب بکاء و گفتن و خواندن مرثیه و اقامه مجلس عزاء برای آ

 

شیخ جلیل کامل جعفربن قولویه در کامل از ابن خارجه روایت کرده است که گفت روزی در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودیم و جناب امام حسین علیه السلام را یاد کردیم حضرت بسیار گریست و ما گریستیم، پس حضرت سر برداشت و فرمود که امام حسین علیه السلام می‌فرمود: که منم کشتة گریه و زاری، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر آنکه گریان می‌گردد. و نیز روایت کرده است که هیچ روزی حسین بن علی علیه السلام نزد جناب صادق علیه السلام مذکور نمی‌شد که کسی آن حضرت را تا شب متبسم بیند و در تمام آن روز محزون و گریان بود و می‌فرمود که جناب امام حسین علیه السلام سبب گریة هر مؤمن است.

و شیخ طوسی و مفید از ابان بن تغلب روایت کرده‌اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود که نفس آن کسی که به جهت مظلومیت ما مهموم باشد تسبیح است، و اندوه او عبادت و پوشیدن اسرار ما از بیگانگان در راه خدا جهاد است. آنگاه فرمود که واجب می‌کند این حدیث به آب طلا نوشته شود.

و به سندهای معتبرة بسیار از ابوعمارة منشد یعنی شعرخوان روایت کرده‌اند که گفت روزی به خدمت جناب صادق علیه السلام رفتم حضرت فرمود که شعری چند در مرثیة حسین علیه السلام بخوان چون شروع کردم به خواندن حضرت گریان شد و من مرثیه می‌خواندم و حضرت می‌گریست تا آنکه صدای گریه از خانة آن حضرت بلند شد.

و به روایت دیگر حضرت فرمود: به آن روشی که در پیش خود می‌خوانید و نوحه می‌کنید بخوان، چون خواندم حضرت بسیار گریست و صدای گریه زنان آن حضرت نیز از پشت پرده بلند شد چون فارغ شدم حضرت فرمود که هر که شعری در مرثیه حضرت حسین علیه السلام بخواند و پنجاه کس را بگریاند بهشت او را واجب گردد. و هر که سی کس را بگریاند بهشت او را واجب گردد. و هر که بیست کس را. و هر که ده کس را و هر که پنج کس را. و هر که یک کس را بگریاند بهشت او را واجب گردد. و هر که مرثیه بخواند و خود بگرید بهشت او را واجب گردد.

و هر که او را گریه نیاید پس تباکی کند بهشت او را واجب گردد.

و شیخ کشی ره از زید شحام روایت کرده است که من با جماعتی از اهل کوفه در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودیم که جعفر بن عفان وارد شد حضرت او را اکرام فرمود و نزدیک خود او را نشانید، پس فرمود یا جعفر عرض کرد لبیک خدا مرا فدای تو گرداند، حضرت فرمود بَلَغَنی اَنَکَ تَقُولُ الشّعِر فیِ الْحُسَیْنِ وَ تَجیدَ به من رسید که تو در مرثیه حسین علیه السلام شعر می‌گویی و نیکو می‌گوئی عرض کرد بلی فدای تو شوم فرمود که پس بخوان. چون جعفر مرثیه خواند حضرت وحاضرین مجلس گریستند و حضرت آنقدر گریست که اشک چشم مبارکش بر محاسن شریفش جاری شد. پس فرمود به خدا سوگند که ملائکه مقربان در اینجا حاضر شدند و مرثیة تو را برای حسین علیه السلام شنیدند و زیاده از آنچه ما گریستیم گریستند. و به تحقیق که حق تعالی در همین ساعت بهشت را با تمام نعمتهای آن از برای تو واجب گردانید و گناهان ترا آمرزید. پس فرمود ای جعفر می‌خواهی که زیادتر بگویم؟ گفت بلی ای سید من، فرمود که هر که در مرثیة حسین علیه السلام شعری بگوید و بگرید و بگریاند البته حق تعالی بهشت را برای او واجب گرداند و بیامرزد او را.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مرتضی فروتن تنها 85/11/20:: 7:0 صبح     |     () نظر